مردمِ زلزله زده در سرما و در دشواریِ هولناکی به سر می برند و شعبده بازانِ رسانه حواس ها را معطوفِ مسکن مهر کرده اند!
زنان بر جنازه هایِ کودکان، پاره های تن شان، مویه می کنند و ساحرانِ رسانه ریسمان هایِ خود را به زمین می افکنند تا مردمِ ایران صدایِ ناله و دادخواهیِ هم وطنان شان را نشوند!
مردِ سرپل ذهابی فریادِ جگرسوز می کند که نان برایِ خوردن نداریم، آب برای نوشیدن نداریم، چادر و پتو نداریم و جادوگرانِ شبکه های اجتماعی مدام از مسکن مهری می گویند که حالا روابط عمومیِ همین دولت می گوید دو نفر در مجموعه ی مسکن مهر وفات یافته اند.
نه فقط در این زلزله که شعبده بازانِ رسانه دیری ست به کارِ پرت کردن حواس ها مشغول اند؛ دیری ست هر مار و افعی ای به میان می افکنند تا کسی صدایِ مردم را نشوند؛ تا مردمِ گوشه ای از ایران صدایِ دادخواهی و رنجِ گوشه یِ دیگرِ ایران را نشنوند!
سحرِ ساحرانِ رسانه هایِ وابسته به کانون هایِ ثروت حالا مشغولِ پرت کردنِ حواس ها از درد و رنج و فریاد و چشم هایِ اشک بارِ هم وطنان مان در غرب کشور است؛
به نظر مارهایِ خوش خط و خال شان خوب می رقصند و خوب جلوه گری می کنند؛ موسی اما با عصایش به اذن خدا و به زودی بساطِ این شعبده را جمع خواهد کرد
|